شعب دیوان عدالت اداری

شعب دیوان عدالت اداری

«شرح و تحلیل» کار اصلی و رسیدگی ماهیتی دیوان در شعبه انجام می گیرد تعداد شعب دیوان در قانون مشخص نشده و برحسب میزان کار ممکن است افزایش یا کاهش پیدا کند که برابر تبصره ماده ۲ این قانون با پیشنهاد رئیس دیوان و تصویب رئیس قوه قضائیه قابل انجام است و شعب دیوان در تهران مستقر است و تشکیل شعب دیوان اعم از بدوی و تجدیدنظر در نقطه ای غیر از تهران موضوعیت ندارد . هرشعبه بدوی دیوان از یک رئیس یا علی البدل رئیس تشکیل می شود و رأی و تصمیم در شعبه با رئیس یا على البدل اوست انتصاب رئیس یا علی البدل در شعبه بدوی مقید به زمان نبوده و با انتصاب مدت خدمت در دیوان جزء مدت خدمت رسمی آنان محسوب می شود و به تخلفات انتظامی قضات دیوان نیز همانند قضات دادگستری در دادگاه انتظامی قضات رسیدگی می شود. رئیس یا عضو علی البدل در رسیدگی و انشاء رأی از حق مساوی برخوردارند و هیچ یک در اظهارنظر قضائی بر دیگری تفوقی ندارد. و به موجب ماده ۶۵ این قانون كليه آراء شعب بدوی به درخواست یکی از طرفین یا وکیل یا قائم مقام و یا نماینده قانونی آنها در فرجه زمانی پیش بینی شده در این ماده قابل تجدیدنظرخواهی در شعب تجدیدنظر دیوان است.

شعبه تجدیدنظر مرکب است از یک رئیس و دو مستشار که با حضور دو عضو رسمیت می یابد و عهده رسیدگی در مرحله دوم است و در واقع یک نوع نظارت بر آراء شعب بدوی دیوان اعمال می نماید که شرح این نظارت در مبحث دوم فصل دوم بخش دوم این قانون به شرح مواد ۶۵ الی ۷۹ بیان شده که در جای خود مورد شرح و تحلیل قرار خواهد گرفت و آنچه راجع به این ماده نیاز به توضیح دارد این است که شعبه تجدیدنظر دیوان با حضور سه قاضی تشکیل می شود و یکی از قضات شعبه عنوان رئیس شعبه تجدید نظر را دارد که نظارت به شعبه داشته و وظایف شعبه را شخصا انجام می دهد و در شعبه تجدیدنظر قانونگذار جایگاهی برای دادرس على البدل در نظر نگرفته تا بطور غیر ارادی عهده دار وظایف ریاست شعبه شود و اگر فرضا ریاست شعبه در مرخصی به سر ببرد یا بنا به دلائلی مانند غیبت ، بیماری و ...... در شعبه حضور پیدا ننماید در آن صورت ریاست دیوان نمی تواند از بین دادرسان على البدل شاغل در دیوان احدی را جایگزین ریاست شعبه نماید تا بجای رئیس شعبه که بواسطه موانع قانونی معذور از انجام وظیفه بوده و یا اساسا بنا به هر دلیلی در دیوان نباشد و بر حسب انتخاب ریاست دیوان انجام وظیفه نماید .

در این قبیل موارد دو مستشار عضو شعبه که با حضور خود به جلسه شعبه رسمیت می دهند مجازند در غياب ریاست شعبه به تقاضای تجدیدنظر خواهی نسبت به آراء شعب بدوی رسیدگی نموده و رأی مقتضی صادر نمایند و در صورتیکه فیمابین دو نفر اختلاف نظر حاصل شود یک عضو مستشار از بين مستشاران شعبه تجدیدنظر دیوان توسط ریاست دیوان انتخاب جهت رسیدگی و اظهارنظر و در نهایت شرکت در صدور رای به شعبه معرفی می شود. و اگر با معرفی این عضو نیز اختلاف ادامه یافته نظر اکثریت حاصل نمی شود و ریاست دیوان ملزم است عضو دیگری به شعبه معرفی با اینکه دادرسی را تا حضور ریاست شعبه تجدیدنظر و رفع مانع قانونی به عهده تعویق انداخته و گرایش رئیس شعبه به نظر یکی از مستشاران موجب تحقق نظر اکثریت می شود ولكن ایرادی که به این امر وارد است پذیرش انتظار حضور رئیس اصل مسلم حقوقی که دادرسی تعطیل بردار نیست در تغایر و تخالف آشی باشد که جاداشت در مواقعی که ریاست شعبه تجدیدنظر به مدت بیش از دو هفته در مرخصی به سر می برد یا به هر دلیلی در شعبه حضور پیدا ننماید نظير فوت بیماری غیبت و ...

با ابلاغ رئیس دیوان یکی از دادرسان على البدل جایگزین رئیس شو شود و همچنین ممکن است ریاست شعبه تجدیدنظر حضور هم داشته باشد ولكن ان شرکت در صدور رأی معذور باشد مانند موارد رد دادرس در آنصورت نیز بایستی رئیس دیوان دادرس على البدل تعیین نماید تا بجای وی انجام وظیفه کند. همچنین گاهی اوقات رئیس دیوان به عنوان رئیس شعبه اول تجدیدنظر از شرکت در رأي عذر قانونی نداشته و اساسا از آنجائیکه رئیس شعبه اول تجدیدنظر رئیس دیوان می باشد به لحاظ مسئولیت گسترده که در قبال اداره امور دیوان دارد فرصت شرکت در صدور رأی و حضور در شعبه را ندارد که در اینصورت نیز بایستی بتواند بنا به تشخیص خود یکی از دادرسان على البدل را تعیین نموده تا در رسیدگی و صدور رأى مشارکت نمایند که این مهم در این ماده مسکوت است.